جهانی نشسته در سه واژه؛ نگاهی عمیق‌تر به شعار «زن، زندگی، آزادی»

پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۱

شعار «زن زندگی آزادی» ماه‌هاست در ایران و جهان بر سر زبان‌هاست و هر بار که سر داده می‌شود، گویاتر از پیش است. وب‌سایت نیو اینترنشنالیست مقاله‌ای تحلیلی درباره این شعار به عنوان شعار اصلی جنبش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی منتشر کرده است که در ادامه آن را می‌خوانید.

زیاد گفته شده که شعار اصلی خیزش انقلابی ایران در اصل برگرفته از شعار کُردی «ژن، ژیان، ئازادی» است ولی اغلب به همین میزان بسنده شده است.

همچنین گفته می‌شود خیزش انقلابی مردم ایران «اولین انقلاب زنانه در جهان است» اما این ادعا درست نیست. نخستین انقلاب زنانه در جهان در روژاوا (بخش‌های کردنشین شمال شرق سوریه) آغاز شد. انقلابی که با شرکت زنان و مردان کُرد از سال ۲۰۱۲ در حال رخ دادن است و شعار «ژن، ژیان، ئازادی» هم محبوبیتش را وامدار همین آغاز است.

انقلاب زنان روژاوا به ندرت در رسانه‌های اصلی جهان منعکس شد که دلیل نگه داشتن جانب ترکیه به عنوان یکی از اعضا و شرکای ناتو است.

دولت ترکیه خودمختاری کُردها را تروریسم تلقی می‌کند و در زمان نگارش همین مطلب به وسیله نگارنده، مشغول بمباران روژاواست. جالب این که این عدم پوشش درباره ایران صدق نکرد. انقلاب مردم ایران پوششی کم‌سابقه یافت چون جمهوری اسلامی دشمن سازش‌ناپذیر غرب است.

شعاری مهجور پیش از خیزش انقلابی ایران؟

«ژن، ژیان، ئازادی» شعاری که پیش از کشته شدن مهسا امینی ۲۲ ساله در بازداشتگاه گشت ارشاد در جهان مهجور بود، در همایش‌های سیاسی کُردی با اشتیاق سر داده می‌شد و حالا هم در اتاق‌های ملاقات و تجمعات در سراسر جهان طنین انداخته است. این است که استقبال از این شعار فرصتی برای پرداختن به اصل آن است. ضمن این که آغوش گشودن جهان به روی چنین شعاری، خود یک پیشرفت محسوب می‌شود.

نخستین بار، زنان کُرد بودند که فریاد «زن، زندگی، آزادی» را در روز هشتم مارس سال ۲۰۰۶ در اعتراضات روز جهانی زن در سراسر شهرهای ترکیه سر دادند.

در جنبش آزادی کُردها، اصل این شعار به عبدالله اوجالان، رهبر حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) نسبت داده می‌شود که از سال ۱۹۹۹ در سلول انفرادی در زندانی در ترکیه محبوس است. او نخستین بار در سال ۱۹۹۳ از عبارت «زن، زندگی، آزادی» استفاده کرد که البته در آن زمان این یک شعار نبود بلکه در قالبی موجز، بیانگر اهداف جنبش بود.

اوجالان باور دارد که زنان طلایه‌داران انقلاب‌اند. در نظر او، «زن، زندگی، آزادی» از «آزادی وطن» هم ارزشمندتر است.

به نظر اوجالان، پس از انقلاب‌های کارگری و جنبش‌های آزادی ملی در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی، قرن ۲۱ قرن انقلاب زنان است و تعالی زنان و تاکید بر آزادی آنان، پیش‌شرط آزادی بشریت است.

امروز هم همین تفکر اوجالان است که انقلاب روژاوا و جنبش خودمختاری کُردها را به پیش می‌راند.

اوجالان اصطلاح فمینیسم را محدودکننده می‌داند و باور دارد فمینیسم متمرکز بر ستم مردان به زنان است و مشارکت زنان در تاریخ، جامعه، زندگی و ... را نادیده می‌گیرد.

اوجالان خود از اصطلاح «ژنئولوژی» (زن‌شناسی) استفاده می‌کند و با افزودن پسوند لوژی به زن، «زن‌شناسی» را حوزه‌ای در خور پژوهش مانند سایر حوزه‌ها، مثلا جامعه‌شناسی و غیره می‌داند.

او باور دارد که اگر تا به حال علمی به چنین حوزه‌ای اختصاص داده نشده به خاطر این بوده که مردها عرصه تولید علم را به قبضه خود درآورده‌اند.

گرچه اوجالان پایه‌های اصلی ژنئولوژی را بنیان گذاشت اما زنان کُرد بودند که به اصول «ژنئولوژی» جان دادند و به آن مفاهیمی افزودند و این مدیون فعالیت‌ها و تجربه تثبیت انقلاب زنان در روژاوا در سال ۲۰۱۲ است.

گفت‌وگو درباره این مباحث ابتدا از پارتیزان‌های زن کُرد در کوه‌های کردستان شروع شد و سپس به بقیه بخش‌های جامعه رسید.

ژنئولوژی به عنوان سیستمی عمل می‌کند که بر زنان متمرکز است و بر تاریخ، اخلاقیات، زیبایی‌شناسی، جمعیت‌شناسی، سلامت، آموزش، دفاع شخصی، اقتصاد، سیاست و بوم‌شناسی استوار است.

در حقیقت ژنئولوژی یک چهارچوب عمل بر اساس رویکردی مبتنی بر راه‌حل‌یابی است که کنفدرالیسم دموکراتیک را با محوریت زنان، به عنوان تنها راه مبارزه با سرکوب کاپیتالیسم و مردسالاری، تثبیت می‌کند.

زنان چریک کُرد تنها برای جنبش خودمختاری در کوه‌ها نمی‌جنگیدند بلکه رفتارهای مردسالارانه همرزمان مرد خود را هم برنمی‌تابیدند و در برابر چنین رفتارهایی مقاومت می‌کردند.

گرچه حالا اصطلاح ژنئولوژی و مباحث آن بسیار بیشتر از پیش جا افتاده است اما به عقیده یک پژوهشگر، «ژنئولوژی فرآیندی است که همواره رو به تکامل است و تلاش برای ارائه تعریفی از آن، به محدودیت آن می‌انجامد».

در روژاوا، با توجه به تاکیدی که اوجالان بر آزادی زنان گذاشته بود، می‌دانستند مساله آزادی زن نباید به بعد موکول و به تعویق انداخته شود. این درس مهمی بود که از جنبش‌های آزادی ملی برای بیرون آوردن کشورها از چنگال قدرت‌های استعماری در آسیا و آفریقا آموخته بودند. جنبش‌هایی که در آن‌ها به زنان گفته شده بود تا زمان استقلال، برای آزادی صبر کنند.

در راستای تلاش‌های اوجالان، اولین حزب زنان (پ‌ژ‌ک‌ک) در مارس ۱۹۹۹ و پس از دستگیری او پایه‌گذاری شد. اوجالان افسوس می‌خورد که چرا تا زمان بازداشت، چنین حزبی راه انداخته نشده بود. یک سال بعد، اسم این حزب به حزب زنان آزاد (پ‌ژ‌آ) تغییر نام پیدا کرد، با همین اسم از مرز تمامی ملیت‌ها و اصلیت‌ها فراتر رفت و زنان را به پیوستن به خود فراخواند و با این اقدام نوعی همه‌شمولی در پیش گرفت که از مرزهای ملیت‌گرایی مبتنی بر هویت قومی پا فراتر می‌نهد.

یکی از نقاط قوت جنبش زنان کُرد جست‌وجوی فعالانه آن برای یافتن فمینیسم بین‌‌ملیتی و استقبال از مبارزات فمینیستی بوده است. جنبش زنان کُرد حتی در بزنگاه نبرد بر سر بود و نبود خود با داعش، فرصتی برای همدلی با کارزار «جان سیاهپوستان مهم است» پیدا کرد.

وقتی نگارنده این مطلب در روژاوا بود و از مردم پرسید چطور می‌شود از دیگر کشورها به این جنبش کمک کرد و پاسخ شنید همدلی واقعی این است که فمینیست‌ها در سراسر جهان، آموزه‌های کنفدرالیسم دموکراتیک آن‌ها درباره زنان را در بافت جامعه و کشور خودشان به کار ببندند.

حالا که زنان ایران به دنبال ساختاری برای چارچوب دادن به حال و هوای انقلابی‌ خود هستند، لازم نیست به دوردست‌ها چشم بدوزند بلکه می‌توانند به آن سوی مرز ایران و در فاصله‌ای نه چندان دور، به روژاوا نگاه کنند.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

چشم‌انداز با مهدی مهدوی‌آزاد
خبر
هت‌تریک با مزدک میرزایی
خبر

شنیداری

پادکست‌ها