اختلال روانی، انکار، فاجعه

پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۹/۱۵

در حالی که امروزه صحبت از مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی به امری عادی تبدیل شده و حتی سلبریتی‌ها مانند جاستین بیبر، سیمون بایلز، نائومی اوزاکا و سلنا گومز به راحتی درباره آن صحبت می‌کنند، موارد جدی بیماری روانی در شهروندان همچنان در سایه باقی می‌ماند.

آمارها نشان می‌دهند بیش از یک نفر از هر پنج بزرگسال آمریکایی از مشکلات روانی قابل تشخیص رنج می‌برند و این رقم در افراد ۱۸ تا ۲۵ ساله، به ۳۴ درصد می‌رسد.

الیس کشمور، نویسنده کتاب «تخریب و خلقت مایکل جکسون» در فیر آبزرور به پرونده مادری در انگلستان می‌پردازد که به مدت سه سال نوزاد خود را در کشوی زیر تخت مخفی کرده و تنها با شیر غلات از طریق سرنگ او را تغذیه می‌کرده است.

این پرونده که به تازگی افشا شده، بار دیگر توجه‌ها را به مساله بیماری‌های روانی و نحوه برخورد جامعه با آن جلب کرده است.

کشمور می‌نویسد که پرونده اخیر مادر انگلیسی، نمونه‌ای تکان‌دهنده از نادیده گرفتن موارد جدی بیماری روانی است. این کودک که در ماه مارس ۲۰۲۰ در وان حمام متولد شده‌، هرگز به طور رسمی ثبت نشده و تا زمان کشف تصادفی‌اش، هیچ مراقبت پزشکی‌ای دریافت نکرده است.

مادر او که با شریک زندگی‌اش رابطه‌ای توام با خشونت داشته، تولد نوزاد را مخفی کرده و او را در شرایطی غیرانسانی در کشوی زیر تخت نگهداری می‌کرده است. کودک از سوء تغذیه، کم آبی و شکاف کام رنج کشیده و شاید تلخ‌ترین بخش ماجرا این باشد: این کودک سه ساله حتی نمی‌دانسته غذا چیست و باید لبخند زدن را به او آموزش می‌داده‌اند.

دادگاه بدون توجه به شواهد آشکار بیماری روانی، مادر را به هفت سال و نیم زندان محکوم کرده است. این در حالی است که قانون سلامت روان بریتانیا مصوب سال ۱۹۸۳، گزینه‌های متعددی برای برخورد با مجرمانی در نظر گرفته است که از اختلالات روانی رنج می‌برند.

نمونه‌های مشابه

این پرونده در کنار موارد مشابه دیگر، الگویی نگران‌کننده را نشان می‌دهد.

پرونده یوزف فریتزل در اتریش که دخترش را از ۱۸ تا ۴۲ سالگی در سرداب نگه داشت و هزاران بار به او تجاوز کرد، نمونه‌ای شناخته شده‌ است. از این تجاوزها هفت فرزند متولد شدند. فریتزل در سال ۲۰۰۹ به حبس ابد محکوم شد و تا سال ۲۰۲۴ در یک موسسه روان‌پزشکی نگهداری می‌شد تا این که تشخیص زوال عقل گرفت.

خانواده تورپین در کالیفرنیا نیز ۱۳ فرزندشان را شکنجه می‌کردند تا این که یکی از فرزندان ۱۷ ساله موفق به فرار و تماس با پلیس شد.

موارد دیگری نیز وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند: در استرالیا، دختری ۱۷ ساله با وزنی کمتر از ۲۸ کیلوگرم کشف شد، در حالی که وزن طبیعی برای سن او باید بین ۴۷ تا ۶۸ کیلوگرم می‌بود. او از سوی والدینش که هر دو زن هستند در انزوا نگهداری می‌شد و تنها اجازه تعامل محدود با همسالان مدرسه رقص را داشت.

در کالیفرنیا نیز رومن لوپز ۱۱ ساله از سوی نامادری‌اش شکنجه شد و به قتل رسید.

ریشه‌های بیماری روانی

بیماری روانی ریشه در تجربیات اجتماعی دارد. خانواده‌های ناکارآمد، حوادث آسیب‌زا، تنش‌ها و درگیری‌ها همگی می‌توانند زمینه‌ساز بروز اختلالات روانی شوند. نکته قابل تامل این است که این بیماری‌ها اغلب با نوعی عقلانیت بیمارگونه همراه هستند.

افرادی که به کودکان آسیب می‌رسانند، معمولا با برنامه‌ریزی و محاسبه عمل می‌کنند و از تکنیک‌های دستکاری، ارعاب و انزوا استفاده می‌کنند.

توصیف این افراد به عنوان «هیولا» گرچه واکنشی طبیعی به اعمال هولناک آن‌هاست اما گمراه‌کننده است. اعمال آن‌ها به شدت غیرانسانی است و هر فرض شناخته‌شده‌ای را که ما درباره روابط والد-فرزندی داریم نقض می‌کند اما خود آن‌ها انسان‌هایی هستند که نیاز به درمان و توجه دارند.

جامعه امروز در حالی که به راحتی مشکلات خفیف روانی را می‌پذیرد، از پذیرش و درمان موارد جدی طفره می‌رود.

به اعتقاد کشمور، مساله اینجاست که ما با کمال میل از «مسائل سلامت روان» برای توصیف ناراحتی‌های به نسبت خفیف افراد مشهور استفاده می‌کنیم اما از به کار بردن آن برای افرادی که به وضوح از نظر روانی آشفته هستند و نیاز مبرمی به درمان دارند، اجتناب می‌کنیم.

این رویکرد دوگانه نه تنها به خود این افراد آسیب می‌زند بلکه قربانیان آن‌ها را نیز در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد. نتیجه این رویکرد، تکرار فجایعی است که می‌شد با تشخیص و مداخله به موقع از آن‌ها جلوگیری کرد.

گرچه مجازات این افراد ضروری است اما مجازات بدون توجه به ریشه‌های روانی رفتارشان، تنها به منزله پاک کردن صورت مساله است.

جامعه باید بپذیرد که بیماری روانی طیف گسترده‌ای دارد و درمان موارد جدی آن به اندازه پذیرش موارد خفیف‌تر، واجد اهمیت است.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
خبرها
خبرها
چشم‌انداز با مهدی مهدوی‌آزاد

شنیداری

پادکست‌ها